-
شکوری اهل کری نبود اما...
-
شکست در کمیته انضباطی به جای زمین بازی
-
مدیریت شورایی استقلال!
-
گلایه از طلایی حمله به اسماعیل پور
-
داستان سلتاویگو قوی ترین تیم لالیگا
-
رمز قهرمانی لیگ در ثبات نیمکت است
-
پست آرمانی کاپیتان استقلال کجاست؟
-
دون کورلئونه علیه منصوریان؟
-
رئیس زن برای فدراسیون؛ فرار رو به جلو
-
باز هم یک گل مردود اعلام شد
-
مرادمند به بازی با گل گهر می رسد
-
رایزنی مخفیانه برای یک نامزد خاص
-
رویای صدرنشینی در کریسمس
-
سه خوان امیر قلعهنویی
-
تارتار: نبود VAR به فوتبال ما لطمه وارد میکند
-
چرا جایزه ناصر حجازی؟
-
فرشید به طور حتم جریمه میشود
-
چرا که نه باز هم به فینال میرسیم
-
فلسفه آلمانی در اردوی پرسپولیس
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
طعنه منصوریان، انتقاد بی پاسخ میثاقی
شکوری اهل کری نبود اما...
ابراهیم شکوری معاون اجرایی باشگاه پرسپولیس که البته تا همین 6-5 سال قبل فوتبال بازی میکرد دوشنبه شب ارتباطی تصویری را با برنامه فوتبال برتر داشت و همان ابتدای صحبتهایش کری سنگینی برای تیم رقیب خواند. شکوری گفت در حالی که پرسپولیسیها دغدغه فینال آسیا را دارند برخی تیمها آرزوی حضور در پلیآف لیگ قهرمانان را دارند که این مسأله با واکنش مجری برنامه همراه بود. بعد از آن بود که شکوری خیلی سریع از موضع خود عقب کشید و چند باری برای دیگر نمایندگان فوتبال ایران آرزوی موفقیت کرد تا به نوعی جو را به سود خودش تلطیف و تعدیل کرده باشد.
این کریخوانی شکوری از سوی علیرضا منصوریان میهمان برنامه فوتبال برتر هم به نوعی با انتقاد همراه شد و منصوریان با فراموش کردن نام کوچک معاون باشگاه پرسپولیس که به نظر عمدی میرسید (گفت همیشه ابراهیم و هادی شکوری را قاطی میکند) سعی در این داشت تا به شکوری نشان دهد جایگاهش به عنوان بازیکن سابق پرسپولیس در اندازهای نبوده که برای استقلال کری بخواند!
شکوری اهل کری خواندن نبود و طی دو ماه گذشته که در قامت معاون اجرایی وارد بدنه مدیریت باشگاه پرسپولیس شده سعی کرده با همان ادبیات زمان حضورش در فدراسیون فوتبال پیش برود اما به نظر میرسد او هم بدش نمیآمد که در این فضای پر تب و تاب کریخوانی چیزی بگوید که حداقل برای لحظاتی محبوب هواداران پرسپولیس شود.
اتفاق همین هم شد و ویدئوی آن بخش از صحبتهای شکوری که به استقلال تاخته بود سریع وایرال شد و در صفحات هواداران پرسپولیس چرخید تا همه ببینند معاون اجرایی باشگاه یک پرسپولیسی دوآتشه است.
موضع شکوری در قبال حمایت از پرسپولیس و حسادتهایی که به این تیم چه قبل و چه بعد از فینال شده و میشود درست بود و شاید انتظار میرفت مدیران تیم باشگاه پرسپولیس در خصوص این همه تمسخر و حمله و انتقادهای مخرب موضعی میگرفتند و چیزی میگفتند اما شکوری در مدل جواب دادن به این واکنشهای منفی اشتباه استراتژیک داشت که ناشی از جوانی و سابقه اندکش در مدیریت میشد.
شکوری کریخوانی را خیلی رو و واضح مطرح کرد اما بهتر بود برای پاسخ دادن به حسادتهای اخیر در لفافهتر سخن میگفت و خودش را وارد بازیهای رایج هواداری نمیکرد. او برای این کار زمان مناسبی را هم در نظر نگرفت و در همان دقیقه نخست مصاحبهاش حرفش را خیلی تند و صریح مطرح کرد در حالی که شاید بهتر بود با آرامش بیشتری جلو میآمد و در لابهلای حرفهایش پیرامون شرایط تیم و فینالی که از دست رفت به شکلی غیر مستقیم به این حسادتها و واکنشهای عجیب هواداران تیمهای رقیب اشاره میکرد.
شکوری اهل کریخوانی نبود اما در حین همین ارتباط زنده تلویزیونی به این نکته پی برد که برای موضعگیری مقابل جریانهایی که علیه تیم و باشگاهش صورت گرفت باید با تدبیر بهتر و مؤثرتری وارد این مصاحبه تلویزیونی میشد تا هم از حق باشگاهش دفاع کند هم جواب حسودان را بدهد.
ناپختگی شکوری در این مصاحبه وقتی بیشتر ملموس شد که وقتی مجری برنامه از او انتقاد کرد که چرا روش هواداران را برای جواب دادن انتخاب کرده و وارد فضای کریخوانی شده جواب درست و قاطعی برای او نداشت و به نوعی خیلی زود در این مصاحبه شکست خورد تا نتواند در پاسخ به جریاناتی که بعد از شکست پرسپولیس در فینال دنبال تخریب این تیم و دستاوردهایش بودند چیز محکمی برای ارائه داشته باشد.
شکوری یک مدیر جوان و پرسپولیسی بوده و مبادی آداب و اخلاقمدار است ضمن اینکه مناسبات فوتبالی را خوب میشناسد اما همین مصاحبه تلویزیونی در موقعیتی حساس و ویژه باعث شد درس بزرگی از حضور در رسانه جمعی بگیرد و حتی برای یک مصاحبه کوتاه چند دقیقهای که به صورت زنده میلیونها بیننده دارد و بخشهایی از آن میلیونها بار در شبکههای اجتماعی رسانهها پخش میشود باید استراتژی داشته باشد و با برنامه حرف بزند. شکوری باید یاد بگیرد هم حرفش را بزند و هر آنچه میخواهد بگوید هم از محدوده کلام مدیریتی و نماینده باشگاهی که تمام مسائلش با جزئیات رصد میشود خارج نشود.
پرسپولیس دنبال انتقام از ذوب آهن
شکست در کمیته انضباطی به جای زمین بازی
گل محمدی:حتی فاصله به 5 روز برسد مقابل ذوبآهن بازی نمی کنیم
درست یک هفته قبل دکتر هراتیان در مصاحبه با ایران ورزشی اعلام کرد مستندات دلایل لغو بازی پرسپولیس – ذوبآهن منتشر خواهد شد اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده تا باشگاه پرسپولیس هم پیگیر این مسأله باشد هم اینکه موضوع سه – هیچ شدن بازی را به شکل جدیتری دنبال کند.
باشگاه پرسپولیس یک بار در تاریخ 23 آذرماه و یک بار هم دو روز قبل با سازمان لیگ مکاتبه کرده بود تا هم دلایل لغو بازی مشخص شود هم اینکه اگر در این خصوص تخلفی از سوی ذوبآهنیها صورت گرفته بازی به نفع پرسپولیس شود که باید منتظر تصمیم کمیته انضباطی در این خصوص بود.در عین حال به نظر میرسد یحیی گلمحمدی بشدت از تیم سابقش ناراحت است و به باشگاه فشار میآورد تا مسأله تخلف ذوبآهن در زیاد جلوه دادن تعداد کروناییهایش و لغو آن بازی را پیگیری کند و کار را به کمیته انضباطی بکشاند.حالا که پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان باخته کادر فنی پرسپولیس به خاطر بازی نکردن ذوبآهن مقابل آنها بسیار عصبانیاند و بیشتر از اینکه دوست داشته باشند در زمین مسابقه از آنها انتقام بگیرند تمایل دارند با رأی کمیته انضباطی شکستشان دهند.کادر فنی پرسپولیس از آن زمان تاکنون اعتقاد دارند تعداد کروناییهای ذوبآهن آنقدر نبود که بازی لغو شود و در این خصوص تخلفاتی صورت گرفته که بهتر است کمیته انضباطی به شکلی جدی به آن ورود کند.عصبانیت دیروز یحیی گلمحمدی و مصاحبهای که در خصوص فاصله بازی با ذوبآهن از دیدار با نساجی اعلام شده دقیقاً از همین مسأله ناشی میشود. جالب اینکه زمان بازی با نساجی 5 دی و تاریخ بازی با ذوبآهن 10 دی اعلام شده و فاصله این دو مسابقه 5 روز است در حالی که یحیی گفته اگر این فاصله 5 روز باشد خودش در میدان حاضر نخواهد شد!
تقسیم مسئولیت ها میان اعضای هیأت مدیره استقلال
مدیریت شورایی استقلال!
حمیدرضا عرب
شروطی که برای احمد مددی، مدیرعامل جدید باشگاه استقلال لحاظ شده به حدی عجیب و غیرقابل هضم است که جای بحثی پردامنه را باز میگذارد.
در مصوبهای که از سوی همه اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال به امضا رسیده (مصوبهای که از سوی برخی افراد داخل باشگاه دراختیار رسانهها قرار گرفت)، مهمترین اختیارات از مدیرعامل جدید سلب شده و مشخص نیست که همین اعضای هیأت مدیره که برای خود تقسیم کار کردهاند وهر حوزه به یکی از آنها سپرده شده چرا اصرار به انتخاب فردی به عنوان مدیرعامل داشتهاند؟ !
طبق آنچه در مصوبه اخیر هیأت مدیره استقلال به تصویب رسیده، حمیدرضا آصفی قرار است امور بینالمللی این باشگاه را مدیریت کند. حجت نظری نیز مسئول امور فرهنگی و رسانهای باشگاه استقلال شده و باید این حوزه مهم را زیر نظر داشته باشد. اسماعیل خلیلزاده هم همچون همیشه مسئول امور اقتصادی باشگاه استقلال است و اجازه هم نمیدهد هیچیک از اعضای هیأت مدیره در کارش دخالت کنند و یک تنه این امور را که یکی از اثرگذارترین دوایرمدیریت باشگاهداری است، اداره میکند.
برای مهدی عبدیان نیز مسئولیت امور نقل و انتقالات و حتی پزشکی باشگاه استقلال در نظر گرفته شده است.
این مسئولیتها در شرایطی میان اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال تقسیم شده که مشخص نیست مددی اصولاً باید چه اموری را در درست بگیرد.
اوضاع وقتی عجیبتر جلوه میکند که در مصوبه هیأت مدیره استقلال آمده، مددی بدون نظر جمعی اعضای هیأت مدیره اجازه هیچ عزل و نصبی را ندارد و نمیتواند حتی یک حکم را بدون نظر جمعی اعضای هیأت مدیره باشگاه صادر کند!
وضعیتی که برای مددی به وجود آمده نه تنها دست و پایش را برای اداره باشگاه میبندد و عملاً او را به عنصری بیاثر بدل میکند، بلکه جایگاه وی را در میان بازیکنان و حتی کادرفنی استقلال به شدت سست میکند.
شاید اگر تصمیمگیران باشگاه استقلال پیش از اعلام نام مددی به عنوان مدیرعامل قدری در اقدام خود تأمل میکردند و فعلاً فردی را به عنوان مدیرعامل برنمیگزیدند، شأن مدیریت باشگاه بزرگی همچون استقلال بیشتر حفظ میشد اما اصرار به انتخاب مدیرعامل آن هم در شرایط فعلی، باعث شد تا انتخابی کاملاً بیاثر برای باشگاه استقلال انجام شود و فردی به ظاهر در رأس امور گمارده شود که حتی در عضویت هیأت مدیره این باشگاه هم نیست.
مددی با مصوبات اخیر به حدی زیر سایه تصمیمگیریهای دیگر اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال قرار گرفته که حتی در اثنایی که حواشی متعددی باشگاه را تحتالشعاع خود قرار داده قادر نیست با مصاحبههای خود فضا را تا حدی تعدیل کند و به نظر میرسد که او یا استعداد این کار را ندارد و یا اساساً با تصمیمگیریهای اخیر اعتماد به نفس خود را از دست داده است.
شاید هم مددی در ذاتش از داشتن شخصیتی نافذ و کاریزماتیک بیبهره است که اعضای هیأت مدیره به خود اجازه دادهاند تا جای ممکن دست و پای او را برای تصمیمگیری ببندند و او را محدود کنند؟ !
در روزهای اخیر بارها نقدهایی به کادرفنی استقلال شده که محمود فکری یک تنه در رسانهها ظاهر و از همکاران خود حمایت کرد. در چنین شرایطی اما وظیفه مدیرعامل هم هست که ولو در ظاهر از انتصابات خود دفاع کرده و روحیه را به اردوی تیمش بازگرداند اما دریغ از یک اظهارنظر حمایتی از کادرفنی استقلال!
این رفتار در شرایطی انجام میشود که خود فکری بارها در مصاحبههایش اعلام کرد هر چه زودتر مددی را به عنوان مدیرعامل معرفی کنند اما به نظر میرسد انگار اتوبان رفاقت میان مدیریت و سرمربی یکطرفه است؟ !
البته از این مهم نیز نباید غافل بود که مدیران جدیدی که وارد باشگاه استقلال میشوند از جذابیتهای کافی برای رسانهها نیز بیبهرهاند و نداشتن کاراکترهای لازم برای مدیریت بر باشگاه بزرگی همچون استقلال سبب شده رسانهها نیز توجه آنچنانی به مدیران سالهای اخیر استقلال نکنند و چندان برایشان جذاب نباشد که مصاحبه یا اظهارنظری از اول شخص باشگاه استقلال در رسانه خود منتشر کنند. این سیر نزولی به واقع از زمان انتخاب افتخاری در باشگاه استقلال شروع شده و در زمان مدیریت فتحی و سعادتمند نیز ادامه داشت و اکنون نیز به نظر میرسد به خاطر وجود شخصیتی خنثی همچون مددی به اوج رسیده است.
شگفتآور است که خود مددی نیز تلاشی برای جریانسازی در رسانهها از خود به خرج نمیدهد و ترجیح میدهد سیاست دورباش را اعمال کند در حالی که از مدیرعامل باشگاه عریض و طویلی همچون استقلال انتظار است با فن بیان مناسب و در زمان ایدهآل دررسانهها ظاهر شود و از زیرمجموعه خود حمایت کند.
شاید هم مددی منتظر مصوبه دیگر اعضای هیأت مدیره است تا اجازه حمایت از کادرفنی خود را بگیرد!
یزدانی و ادامه حاشیه های استقلال در لیگ برتر کشتی
گلایه از طلایی حمله به اسماعیل پور
ایران ورزشی- فینال لیگ برتر کشتی آزاد روز عجیبی برای کشتی ایران بود؛ روزی دور از انتظار و باورنکردنی که اتفاقات کمنظیری را پدید آورد و باعث شد تمامی اتفاقات خوب لیگ برتر کشتی که با برگزاری آن ورزش اول کشور جان گرفته بود، زیر سؤال برود. ماندن محمد طلایی پشت در و درگیری لفظی که یکی از کارمندان فدراسیون کشتی با رئیس سازمان لیگ داشت، دو حاشیه مهم روز فینال لیگ برتر کشتی آزاد بود که بهدلیل جنجالی که استقلالیها به راه انداختند دیده نشد.
تیم استقلال از ابتدا با جار و جنجال وارد لیگ برتر کشتی شد. این تیم خیلی دیر اعلام آمادگی کرد و بعد هم خیلی دیر تیمش را بست و در نهایت هم هر رفتار غیرقانونی که توانست با حمایت سازمان لیگ و فدراسیون کشتی انجام داد. در نهایت اوج شاهکار این تیم هم مسابقه روز فینال بود که با رفتاری باورنکردنی تصمیم گرفتند هفت وزن را خالی کنند تا مسابقهای که وزیر ورزش میهمان آن بود و شبکه سوم سیما مسابقه را مستقیم پخش میکرد، به مضحکه بگیرند!
چند روزی از این داستان گذشته اما هنوز ظاهراً رضا یزدانی که با این تیم بهعنوان کشتیگیر و سرمربی قرارداد امضا کرده بود آرام نشده و همچنان دست به رفتارهایی میزند که کمتر کسی باور میکند. رضا یزدانی که تا همین چند سال پیش عضو تیم ملی کشتی آزاد و قرار بود به مسابقات جهانی 2019 هم بهعنوان کشتیگیر اعزام شود، امسال در قامت یک مربی به میدان آمد و سرمربیگری تیم استقلال را بر عهده گرفت. در کنار او محمد طلایی، هاشم و هادی حبیبی، محمود اساعیلپور، مهدی برائتی و بهروز یاری هم حضور داشتند.
یزدانی در روز پایانی مسابقات لیگ برتر کشتی آزاد در مرحله نیمهنهایی مقابل تیم هیأت کشتی قائمشهر در مرحله نیمهنهایی کنار تشک حاضر شد و تیمش را کچ هم کرد اما برای مسابقه فینال که بعدازظهر همان روز برگزار میشد، در سالن حاضر نشد و به یکباره با چیدمان ترکیب تیم راهی شمال شد! اقدامی عجیب که البته از رضا یزدانی کم دیده نشده است.
در مسابقات جهانی 2009 هرنینگ دانمارک، رضا یزدانی مقابل تصمیم کادر فنی که میخواستند قبل از مسابقات کشتیگیران را به تئاتر ببرند مقاومت میکند و نمیرود به همین دلیل هم غلامرضا محمدی او را از تیم کنار گذاشت و به مسابقات جهانی اعزام نشد. او از این دست لجبازیها زیاد دارد و اینبار هم تیم را برای مسابقه فینال به امان خدا رها کرد و رفت شمال تا در نهایت با پادرمیانی محمد طلایی تیم استقلال روی تشک حاضر شود؛ اتفاقی که حالا خشم رضا یزدانی را هم برانگیخته و باعث شده او به محمد طلایی بتازد که به چه حقی اجازه داده تیم را به روی تشک ببرد! محمد طلایی چندین سال در اردوی تیم ملی نقش مربی را برای رضا یزدانی ایفا کرده و حق استادی به گردن او دارد اما ظاهراً وقتی پای پول در میان باشد دیگر هیچ چیز مهم نیست.
این البته پایان داستان نیست و اشتباهات رضا یزدانی همچنان ادامه دارد و به سریالی غمانگیز تبدیل شده است. همه جامعه کشتی خوب میدانند محمود اسماعیلپور چه نقشی در موفقیتهای رضا یزدانی داشت. او سالها برای این کشتیگیر زحمت کشید تا اینکه تبدیل به قهرمان چهارمداله جهان شد اما رضا یزدانی اینبار به او هم رحم نکرد تا لکه سیاهی در اولین تجربه مربیگری او ثبت شود. ظاهراً محمود اسماعیلپور بعد از مراسم توزیع جوایز کاپ قهرمانی را برای رضا یزدانی میبرد اما یزدانی با پرخاش با او رفتار میکند و با تندخویی به مربی سابق و همکاری فعلیاش اعتراض میکند که به چه حقی تیم را به روی تشک فرستاده و یا اینکه چه کسی اجازه داده برای گرفتن جام به روی تشک برود. تصور این رفتار هم باورکردنی نیست اما ظاهراً پول آسیب جدی به مرام پهلوانی جامعه کشتی زده و این اتفاقات چند روز اخیر را مسئولان فدراسیون کشتی باید بهعنوان یک زنگ خطر جدی در نظر بگیرند؛ هرچند در این رفتارهایی که یزدانی در این چند روز اخیر از خودش بروز داده مسئولان فدراسیون کشتی و سازمان لیگ هم کم مقصر نیستند.
داستان سلتاویگو قوی ترین تیم لالیگا
از زمانی که ادواردو کودت هدایت تیم فوتبال سلتاویگو را برعهده گرفته، هیچ تیمی به اندازه این تیم پیروزی کسب نکرده، گل نزده و گلهای خورده کمتری نداشته است. این یک طلوع جدید است.
ادواردو کودت به شدت عصبانی بود و هر دقیقهای که میگذشت عصبانیتر هم میشد. اینکه تیم روساریو سنترال در بازی رفت فینال کوپا کمنمبل (کنفدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی) 4 بر صفر باخته بود خودش به اندازه کافی بد بود اما ساعت 2 بامداد بود و او هنوز داخل استادیوم خالی حضور داشت. او نمیتوانست از حقارت شکست فرار کند و انگیزهای برایش باقی نمانده که به خاطرش بجنگد. نام او و پابلو سانچس به طور تصادفی درآمد تا با هم به اتاق تست دوپینگ بروند و آزمایش بدهند. آنها اما با همه نوشیدنیهایی که مصرف کرده بودند نتوانستند نمونهای بدهند. زمان زیادی گذشته بود و کودت عصبانیتر میشد. او مجبور بود نمونه بدهد اما نه آنجا جای مناسبی بود نه زمان، زمان مناسبی برای عصبانی شدن بود. بنابراین سانچس سعی کرد که کودت را آرام کند. او گفت: «بیا یک قولی به هم بدهیم. اگر توانستیم این باخت را در بازی برگشت جبران کنیم، تمام شب را در ورزشگاهمان بمانیم.» در کمال ناباوری، روساریو بازی برگشت 4 بر صفر برد تا کار به ضربات پنالتی کشیده شود و در آنجا هم پیروز شد تا اولین جام بینالمللیاش را کسب کند. در همان حال که بازیکنان داخل رختکن جشن قهرمانی گرفته بودند و آماده بودند به شهر بروند و با هواداران جشن بگیرند، سانچس به کودت یادآوری کرد که باید به قولشان عمل کنند. او به خانه رفت و با یک پیتزا، یک چراغ قوه و یک رادیو برگشت. سانچس و کودت درست وسط دایره زمین چمن نشستند و به این فکر میکردند که چرا قول بهتری به هم ندادند و مجبور بودند که تا طلوع آفتاب روی چمن دراز بکشند.
فقط کافی است از هواداران باشگاه سلتاویگو بپرسید. 25 سال پس از آن شب، ادواردو «چاچو» کودت برای اولین بار به عنوان ششمین مربی سلتاویگو در یک بازه زمانی سه ساله، روی نیمکت این تیم نشست، در مقطعی که سلتا بدترین تیم لالیگا بود و با تنها یک پیروزی در 10 بازی در قعر جدول قرار داشت. از آن زمان آنها بهترینند. از زمانی که کودت هدایت سلتا را برعهده گرفت، هیچ کسی در اسپانیا، بیشتر از او نبرده، گل نزده و گل خورده کمتری نداشته است. پیروزی 2 بر صفر یکشنبه شب مقابل آلاوس هم چهارمین برد متوالی سلتاویگو بود - هر بازی که او در کنار زمین حضور داشته - و 2 امتیاز تا رقابتهای اروپایی فاصله دارد که این هم طلوعی جدید برای رقابت با هر چیزی در ساریو است.
چاچو در دوران بازیاش یک هافبک محوطه تا محوطه بود که در 15 مقطع مختلف برای 10 تیم بازی کرد و در تیم فیلادلفیا یونیون آمریکا آن را به پایان رساند جایی که هوادارانش شعار نسخه خودشان را از ترانه «ماچومن» گروه موسیقی «ویلج پیپل» برای کودت ساخته بودند. او با تیم ریورپلاته 5 بار قهرمان شده بود و با روساریو هم آن جام کنمبل را برد. او همچنین در سال 2002، 9 بازی برای سلتاویگو انجام داد که البته همانطور که یک نشریه محلی نوشت: «کودت در سلتاویگو تنها کلی مدل موی عجیب را مد کرد و فوتبال زیادی به نمایش نگذاشت.» خودش هم قبول دارد که در زمان بازیاش در این تیم عملکردش چنگی به دل نمیزد و به همین دلیل در بدو شروع کارش به عنوان سرمربی سلتاویگو گفت: «من گاهی اوقات به توپ نزدیک بودم اما نمیتوانستم همیشه به آن ضربه بزنم. امیدوارم الان به عنوان سرمربی عملکردم بهتر از زمان بازیهایم باشد.» او تا الان به خواستهاش رسیده است و با اینکه تنها یک ماه است که سرمربی سلتا شده، خیلی سریع توانسته اثرش را بگذارد و کارهایی کند که انتظار نمیرفت اما نه به خاطر اینکه کسی از او انتظار چنین کارهایی را نداشت. 4 ماه پس از تمدید قرارداد اسکار گارسیا، سلتاویگو بعد از تساوی با الچه او را اخراج کرد. البته طبیعی هم بود. این تیم در 9 بازیاش تنها 6 گل زده بود. اینطور بود که چاچو هدایت تیم را برعهده گرفت اما آن شبی که سویا با نتیجه 4 بر2 سلتا را شکست داد، او روی سکوها بود چون هنوز مراحل اداری ثبتنامش در لالیگا کامل نشده بود. از آن زمان، سلتاویگو در 5 بازی به میدان رفته و همه آنها را برده است و تیمهایی مانند گرانادا، اتلتیک بیلبائو، کادیس و آلاوس را شکست داده است. در جام حذفی هم سلتاویگو آخرین حریفش تیم یانرا را با نتیجه 5 بر صفر شکست داد و در 5 بازیاش در این رقابتها هم 16 گل زده و تنها یک گل خورده. این آمار در لالیگا هم 11 گل زده و تنها یک گل خورده است. از این حیث هیچ تیمی در این مقطع بهتر از سلتاویگوی چاچو کار نکرده است.
کودت اما برای پیشرفت تیمش حد و سقفی قائل نیست. او میگوید: «پیشرفت در تیم من سقف ندارد.» او اما درباره زیادی خوشبین شدن به آینده هم هشدار میدهد: «کافی است که دو بازی را ببازیم و دوباره به دردسر بیفتیم. پس هرگز نباید به گذشته نگاه کنیم.» اما این کار سخت بود بخصوص که از زمانی که آنها در بحران دست و پا میزدند زمان زیادی نمیگذرد. تنها 4 هفته از زمانی که کودت آمده گذشته اما وقتی در عمق موضوع فرو بروید متوجه میشوید که سلتا در شش سال و نیم گذشته هرگز چنین روندی از نتیجهگیری نداشته است. پس میتوانید هیجانزده شدن بازیکنان و هواداران این تیم را درک کنید. مارکا پس از آخرین پیروزی سلتاویگو در ورزشگاه خانگیاش، این تیتر را انتخاب کرد «کودت جادو میکند؛ یک جشن در بالایدوس حتی با وجود نبود هواداران، درست مانند آن شب در روساریو».
منبع: گاردین
به بهانه مصاحبه انتقادی منصوریان بابت برکناری سریع از تراکتور
رمز قهرمانی لیگ در ثبات نیمکت است
سرمقاله
آرمن ساروخانیان @armen7791
علیرضا منصوریان که بابت برکناری از تراکتور دل پری داشت، دوشنبه شب در برنامه فوتبال برتر حاضر شد و روایت مفصلی از حضور نسبتاً کوتاهش در تیم تبریزی ارائه کرد. او معتقد بود که نقل و انتقالات مطابق انتظارش نبوده، بازیکنان اصلی خیلی دیر به تمرینات پیشفصل اضافه شدند و زمان کافی برای آمادهسازی تیمش نداشته است، باشگاه در پرداخت دستمزد بازیکنان، کادر فنی و عوامل اجرایی خلف وعده کرده و در نهایت زمان کافی به او برای رسیدن به هماهنگی داده نشده است. منصوریان در پایان هفته پنجم و پس از تساوی بدون گل مقابل فولاد برکنار شد. تراکتور در این پنج بازی توانسته بود شش امتیاز بگیرد که عملکرد متوسطی محسوب میشود، ولی روند این تیم در این پنج هفته صعودی بود. تراکتور فصل را با تساوی مقابل نفت مسجدسلیمان و نساجی شروع کرد، در هفته سوم مغلوب سپاهان شد و در هفته چهارم توانست مس رفسنجان را شکست دهد. تساوی بدون گل با فولاد آخرین باری بود که منصوریان روی نیمکت تراکتور در ورزشگاه یادگار امام نشست و به گفته خودش در بازگشت به تهران بود که از طریق سایتها متوجه برکناریاش شد.
باشگاه تراکتور بعد از برنامه بیانیهای منتشر کرد و مدعی شد که نمایندهاش اجازه پیدا نکرده روی آنتن حاضر شود و پاسخ ادعاهای منصوریان را بدهد. شنیدن دفاعیه باشگاه تراکتور فرصت قضاوت دقیقتری به رسانهها و هواداران خواهد داد، ولی سابقه تغییرات پرشمار مدیران و سرمربیان در چند فصل اخیر کمطاقتی زنوزی، مالک باشگاه را تأیید میکند. فصل گذشته مصطفی دنیزلی، مربی مشهور و باسابقه ترکیهای روی نیمکت تراکتور نشست، ولی بعد از تنها یازده بازی برکنار شد. در لیگ هجدهم هم به جان توشاک، سرمربی اسبق رئال مادرید تنها شش هفته فرصت داده شد. البته این روند پیش از مالکیت زنوزی هم تا حدودی وجود داشت و در سیزده دوره حضور تراکتور در لیگ برتر فقط فراز کمالوند (لیگ نهم و دهم) و امیر قلعهنویی (لیگ یازدهم و شانزدهم) توانستهاند از اول تا آخر فصل روی نیمکت بنشینند. بعید نیست عوامل غیرفنی هم در برکناری منصوریان دخیل بوده باشد. این مربی در مصاحبهاش مدعی شد که مالک باشگاه خیلی زودتر از این به دنبال اخراجش بوده و علیپور، مدیرعامل سابق بعداً او را در جریان این ماجرا قرار داده است. همچنین از شروع فصل زمزمههایی درباره اختلاف سلیقه در تراکتور شنیده میشد و تغییرات مدیریتی هم مرتبط با همین حاشیههاست که به نیمکت هم سرایت کرد. اگر روایت منصوریان را بپذیریم، باید از زنوزی پرسید که چرا با مربی که اعتقاد زیادی به او نداشته قرارداد سه ساله بسته و بعد از تنها پنج هفته او را برکنار کرده است؟ از گوشه و کنار شنیده میشد که زنوزی مایل به استخدام الکساندر نوری است، ولی وقتی با این مربی به توافق نرسید، به جای منصوریان میتوانست سراغ گزینههای دیگری برود.
تراکتور هر سال به عنوان مدعی قهرمانی وارد لیگ میشود، ولی برای باشگاه تبریزی این به یک روال تبدیل شده که به محض اولین شکست پروژه جدیدش را زیر سؤال ببرد و به فکر تغییر سرمربی بیفتد. بررسی سابقه لیگ برتر هم نشان میدهد که اکثر قهرمانیها نتیجه صبوری و پروژههای بلندمدت باشگاهها بوده که به مربیان فرصت دادهاند برنامهشان را پیش ببرند و به مرور زمان به فرمول دلخواه برسند. مثلاً برانکو که گفته میشد فصل گذشته یکی از گزینههای تراکتور است در فصل اول حضور کاملش در پرسپولیس نتوانست به قهرمانی برسد، ولی با اعتماد دوباره باشگاه توانست سه قهرمانی متوالی به دست آورد. در بررسی نوزده دوره قبلی لیگ تنها سه استثنا وجود دارد که تیمی بعد از تغییر مربی در میانه فصل توانسته به قهرمانی برسد؛ سایپای لیگ ششم که دایی جانشین ورنر لورانت شد، سپاهان لیگ چهاردهم که فرکی جای کرانچار را گرفت و پرسپولیس لیگ نوزدهم که پس از فسخ یکطرفه کالدرون سراغ گلمحمدی رفت. مالک تراکتور میتواند حتی بدون در نظ ر گرفتن عرف و اخلاق رایج فوتبال در ادامه این فصل یا فصول بعدی به سیاست تغییرات سریع مربیان ادامه بدهد، ولی اگر قهرمانی لیگ را میخواهد، تجربه نوزده دوره قبلی نشان میدهد که رمز موفقیت در ثبات نیمکت است.
درباره وریا غفوری و آینده او در ترکیب
پست آرمانی کاپیتان استقلال کجاست؟
فاکتور «تداوم» یکی از شاخصههای مهم در ارزیابی یک فوتبالیست است. بسیاری از فوتبالیستها در طول فصل فراز و نشیب آشکاری دارند؛ گاهی چنان درخشان ظاهر میشوند که سرمربی تیم ملی را هم وسوسه میکنند و بعضی اوقات به حدی ناامیدکننده هستند که مربی را متقاعد میکنند در بازی آینده نیمکتنشین باشند.
در اسکواد فعلی استقلال، وریا غفوری یکی از آنهایی است که در فاکتور تداوم، نمره بسیار خوبی میگیرد. 14 فصل بازی در لیگ برتر، این گزاره را در مورد وریا اثبات میکند. او اگرچه در اولین فصلی که به استقلال پیوست، نمایش درخشانی نداشت و اغلب اوقات نیمکتنشین خسرو حیدری بود اما در همه تیمهایی که حضور داشته، بازیکن اصلی بوده. از سپاهان و نفت تا شهرداری تبریز و پاس همدان.
حالا وریا در 33 سالگی، نه فقط کاپیتان که یکی از مهرههای کلیدی استقلال است. او به طور متوسط در هر فصل، 5 گل برای استقلال میزند و تقریباً همین عدد را در پاس گل تکرار میکند. این آمار قابل توجهی برای بازیکنی است که گاهی به عنوان مدافع و گاهی در نقش هافبک راست به زمین میرود.اما سؤال اساسی اینجاست؛ «بهترین پست برای کاپیتان استقلال کجاست؟» وریا که به عنوان مدافع راست به جمع آبیپوشان وارد شد، در این سالها با مربیان متعددی کار کرده و غالباً در دو پست مدافع یا هافبک در رفت و آمد بوده. در واقع همین تغییر پستهای مداوم بود که بهانهای برای کارلوس کیروش شد تا او را از فهرست نهایی تیم ملی در جام جهانی 2018 کنار بگذارد. مربی وقت تیم ملی معتقد بود نیاز به «مدافع راست» دارد اما وینفرد شفر او را یک خط جلوتر برده و بدین ترتیب بود که تیم ملی فقط با یک مدافع راست تخصصی (رامین رضاییان) به روسیه رفت.
در همه این سالها، استراماچونی تنها مربی بود که نقش جدیدی برای وریا تعریف کرد. در سیستم 3-5-2 مربی ایتالیایی، کاپیتان استقلال به«وینگ بک» سمت راست تبدیل شد و این دقیقاً همان پستی بود که کارآیی وریا غفوری را بیشتر از گذشته، نمایان کرد. انگار که او از سالها پیش میبایست در چنین قالبی قرار بگیرد. بازیکنی با ویژگیهای دفاعی قابل قبول که میتواند در نقش مدافع از نفوذ حریفان جلوگیری کند، در عین حال با ارسالهای مؤثر میتواند پایهگذار حملات تیم باشد و با مشارکت دائمی در حمله و با آگاهی محیطی فوقالعادهای که دارد، عملاً تبدیل به یکی از گزینههای زدن ضربه نهایی شود. مجموعه این ویژگیها بود که وریا را در لیگ نوزدهم به یکی از مؤثرترین مهرههای استقلال تبدیل کرد.
این نکته مهم را هم به یاد داشته باشیم که حضور در چنین پستی، نیاز به توان جسمانی بسیار بالایی دارد و معمولاً «وینگ بک»ها در شمار دوندهترین بازیکنان یک تیم جا میگیرند. این در حالی بود که استقلال در فصل گذشته در چپ و راست فقط دو مهره مؤثر در این پست در اختیار داشت که هر دو، یعنی وریا و میلیچ بالاتر از 30 سال داشتند.
بازگشت استقلال به زنجیره 4 نفره در خط دفاع که از اواخر فصل گذشته آغاز شد، وریا را بار دیگر میان دو پست مدافع و یا هافبک راست سرگردان کرده. او که دو بازی اخیر را به دلیل مصدومیت از دست داده، در همین بازیها هم یکی از مهرههای مؤثر بوده و همراه با احمد موسوی و سبحان خاقانی، یکی از سه بازیکنی بوده که در جریان بازی، استقلال را به گل رسانده اما در ادامه فصل این محمود فکری است که باید تصمیم بگیرد وریا را به عنوان مدافع به کار بگیرد، در خط میانی از او بهره ببرد یا اینکه مثل لیگ نوزدهم، تغییری در چیدمان تیمش ایجاد کند و کاپیتان تیمش را در نقش وینگ بک به زمین بفرستد.
دون کورلئونه علیه منصوریان؟
سوژه
احسان محمدی
وقتی علیرضا منصوریان در برنامه فوتبال برتر گفت که او را تهدید کردهاند اگر در این برنامه حرف بزند با او کاری میکنند که هیچ وقت نتواند در فوتبال فعالیت کند و «زنوزی» به فدراسیون فوتبال برسد پرسپولیس و استقلال را «سلاخی» میکند، در ذهن برخی از بینندگان زنوزی مالک تراکتور به شکل دون کورلئونه در پدرخوانده درآمد. سبیل قیطانی نشسته در تاریکی، پاپیون به گردن، خونسرد اما با خشمی فروخورده!
علیرضا منصوریان چانه گرم است. از آنها که با حوصله میتواند خاطره را به خاطره گره بزند، شوخی کند، تواضع به خرج بدهد و سر فرصت همه را با خودش یار کند. از آن تیپهایی که قدیمیها به آنها میگفتند: «بچه تهرون!» یعنی سر و زباندار، با جربزه و کسی که در کلکلها کم نمیآورد. در برنامه فوتبال برتر با جزئیات در مورد تجربه ناکامش در تبریز حرف زد. محمدحسین میثاقی هم خیلی کم وسط حرفهایش پرید تا یکی از جذابترین و عجیبترین روایتهای ناگفته پیرامون تراکتور را بشنویم. راست و دروغش گردن راوی! او با هوشمندی هم کوشید با هواداران پرسپولیس همدلی کند، هم دل استقلالیها را یک بار دیگر به دست بیاورد و با تحسین مکرر از «اشکان دژاگه»، «احسان حاجیصفی» و «مسعود شجاعی» که ستارههای تیم تبریزی هستند تلاش کرد نشان بدهد هنوز دل با تیم و هواداران دارد و اگر گلهای هم میکند برمیگردد به شیوه مدیریت باشگاه به ویژه آقای زنوزی.
در اینکه شیوه برکناری علیرضا منصوریان، ناپسند و غیرحرفهای بود شکی نیست. حتی اگر از عملکرد او ناراضی بودند میتوانستند محترمانهتر عذرش را بخواهند. اخراج در هواپیما یادآور برکناری منوچهر متکی وزیر امور خارجه دولت محمود احمدینژاد است. به همان اندازه غافلگیرکننده و رنجآور برای قربانی. اما آیا همه حرفهایی که شماره هفت سابق تیم ملی زد واقعیت دارد؟ تیمی که از آن به عنوان یکی از ثروتمندترینهای لیگ یاد میشود چطور ممکن است لباس برای تمرین نداشته باشد؟ انگلیسیها میگویند کسی که پول میدهد تعیین میکند نیزن چه آهنگی بنوازد. باشگاه خصوصی در تعریف ایرانی یعنی همین. آقای زنوزی اراده میکند، سرمربیها یکییکی به تبریز میروند و اخراج میشوند. آیا همه آنها بیکیفیت هستند؟ تراکتور در این سالها مجید جلالی، امیر قلعهنویی و یحیی گلمحمدی را به عنوان سرمربی در اختیار داشته است. سه نفر که در لیگبرتر جام بردهاند اما هر سه را برکنار کرد. تونی اولیویرا در سه کشور پرتغال، فرانسه و مصر جام گرفت اما در تبریز ناکام ماند. ژرژ لیکنز در سه، چهار کشور قهرمان شد ولی زیر نظر زنوزی کمتر از یک سال دوام آورد.
مصطفی دنیزلی که در ترکیه با همه تیمها جام گرفت اینجا دستش خالی ماند و نیمهکاره ول کرد رفت. جان توشاک در اسپانیا، مراکش، ترکیه، آذربایجان و ولز قهرمان شد اما اینجا به عنوان یک شکست خورده بدرقه شد. این میان حتی پسران خود تراکتور یعنی احد شیخلاری و رسول خطیبی هم نتیجهای نگرفتند. محمد تقوی هم تحمل نشد و ... آنها رکورد سرمربی را در این سالها شکستهاند اما جز دو جامحذفی و سه نایبقهرمانی در لیگبرتر دستاورد دیگری نداشتهاند. باور کنیم که همه این مربیان ضعیف، ناکارآمد و بیتعصب بودهاند؟ تراکتور در این سالهایی که زنوزی را داشته از لحاظ بازیکن و ستاره کم و کسر نداشته، هوادارانش برایش سنگ تمام گذاشتهاند ولی اندک اندک دارد به افسی هالیوود ایران تبدیل میشود. پرحاشیه، جنجالی و کم عنوان. حیف از این تیم است که اینطور وارد بازیهای پرتنش شود. مسئولان تراکتور حتماً برای حرفهای منصوریان پاسخهایی دارند اما آیا مشکل آنها کیفیت سرمربی است یا این باشگاه گرفتار ویروسی داخلی شده که هر بار آن را به تلاطم میاندازد؟ آیا زنوزی به عنوان یک عابر بانک که گاهی با زیرکی روی موج تنشآفرین تهران- شهرستان سوار میشود اگر از این تیم برود آنها به ساحل آرامش میرسند؟ بعید است این اتفاق بیفتد. تراکتور نیازمند یک پوستاندازی اساسی است. چیزی که چون منافع عدهای در آن نیست رخ نمیدهد. برای همین همه چیز در سطح پاسخ دادن به علیرضا منصوریان باقی میماند. اینکه به او جواب دندانشکن بدهند تا بقیه حساب کار دستشان بیاید! نتیجه؟ چند روز جنجال و هیاهو و هیچ! بعید است این حاشیهها برای تراکتور امتیاز و جام با خودش بیاورد ولی به هرحال صلاح تراکتور خویش را «زنوزی» داند.
تلاش برای انتخاب یکی در جهت حذف دیگری
رئیس زن برای فدراسیون؛ فرار رو به جلو
ایران ورزشی - موضوع برابری جنسیتی که کمیته بینالمللی المپیک به دنبال اجرایش است، در بخشهای مدیریتی هم باید اجرا شود و در این شرایط است که مسئولان ورزش ایران از همسان بودن شرایط ورزش ایران با کشورهای مطرح دنیا در حوزه ورزش میگویند. حتی نایب رئیس کمیته ملی المپیک چند روز قبل تأکید کرد که ایران در این حوزه عقب نیست و این در حالیست که سالها از بلاتکلیف ماندن پست نواب رئیس بانوان میگذرد و از بین بیش از 50 فدراسیون، تنها دو فدراسیون سهم زنان شده است.
برای قدم برداشتن در این حوزه، مدتی قبل یکی از مدیران وزارت ورزش تلاش کرد که یکی از زنانی که سابقه حضور در ورزش قهرمانی را هم دارد و تحصیلکرده ورزش است، در فدراسیون شطرنج به ریاست برسد اما در مسیر برگزاری انتخابات آنقدر حواشی عجیب و غریب پیش آمد که حالا خبر از ثبت نام مجدد برای این فدراسیون میشود. البته این حواشی خودساخته هم بود و اینطور نبود که فقط از بیرون برای این دختر ورزشکار مشکلاتی ایجاد شود. بلکه روندی که برای کاندیداتوری او طی شد، آنقدر پرنقص بود که برای رساندن عدد دو زنان رئیس فدراسیون به سه، تا این حد مشکل به وجود آمد.
البته این روزها موضوع دیگری هم شنیده میشود که قابل تأمل است. گویا مشکلات عدیده فدراسیون ژیمناستیک تمامی ندارد و وزارت ورزش ترجیح میدهد در این فدراسیون تغییراتی ایجاد کند و به همین خاطر تلاش میشود که در فدراسیونی دیگر یک زن ریاست را بر عهده بگیرد تا مسئولان فعلی وزارت به ضد زن بودن، متهم نشوند.
به هر حال رئیس فدراسیون ژیمناستیک حواشی زیادی را پشت سر گذاشته و هیچ بعید نیست مدت کم باقی مانده را هم به اتمام برساند؛ اما حتماً او برای دوره بعد شانسی ندارد و همین موضوع انگیزهای شده تا در فدراسیونی دیگر یک زن ریاست را بر عهده بگیرد که البته فعلاً در شطرنج شرایط طور دیگری پیش رفته و بعید است برنامه قبلی قابل اجرا باشد.
با این شرایط میتوان اینطور نتیجه گرفت که باز هم زنان وسیلهای اند برای سر دادن برخی شعارها؛ و فعلاً آنچنان اعتقادی برای سپردن درصد بیشتری از حوزههای مدیریتی ورزش به آنها وجود ندارد، که اگر اینطور بود حداقل فرصتهای بیشتری در مدیریت میانی فدراسیونها به زنان داده میشد تا آنها برای رسیدن به ریاست تجربه
کسب کنند.
مس رفسنجان یک- سپاهان ۲
باز هم یک گل مردود اعلام شد
مس رفسنجان که در ۲ بازی اخیر خود توانست ۲ پیروزی ارزشمند به دست بیاورد، در بازی خانگی مقابل سپاهان هم فقط برای برد به میدان رفت تا ۳ امتیاز مهم دیگر کسب کند. مسیها شروع خوبی در مقابل سپاهان داشتند و توانستند خیلی زود هم به گل برسند. در دقیقه ۷ آقاجانپور در سمت راست زمین محسن آذرباد را راه انداخت که ارسال کوتاه او را محمد قاضی بدون مکث و با شوت روی پا وارد دروازه تیم سابقش یعنی سپاهان کرد. با این گل، کاملاً مشخص بود شاگردان محرم نویدکیا تمام تلاش خود را خواهند کرد تا گل بزنند. سپاهانیها که هفته گذشته برد پرگلی مقابل نساجی به دست آورده بودند، سراپا حمله شدند تا باز هم به گل برسند. البته در آن طرف هم مس به دنبال این بود که روی ضدحملات گل بزند. در دقیقه ۳۰ هم به گل رسیدند اما داور آن را مردود اعلام کرد. بعد از آن، زردپوشان اصفهانی موقعیتهای زیادی به دست آوردند که در لحظات پایانی نیمه اول بالاخره توانستند بازی را به تساوی بکشانند. در دقیقه ۵+۴۵ نفوذ محمدرضا حسینی از جناح راست زمین و ارسال او به مقابل دروازه مس را سجاد شهباززاده تبدیل به گل کرد.
به این ترتیب نیمه اول با تساوی به پایان رسید. در نیمه دوم شاهد یک بازی پایاپای و زیبا از هر ۲ تیم بودیم که هر لحظه انتظار گل میرفت. مسیها خیلی تلاش میکردند باز هم گل بزنند اما درخشش خوب پیام نیازمند مانع میشد. از آن طرف سپاهان هم حملات خطرناکی داشت که در دقیقه ۷۶ بالاخره توانستند باز هم گل بزنند. در این لحظه اشتباه محمد آقاجانپور در دادن پاس، توپ را به سروش رفیعی رساند تا او با پاس در عرض محمدرضا حسینی را در موقعیت خوبی قرار دهد و این بازیکن با شوت پای چپ فنی دروازه مس را باز کند. همین یک اشتباه کافی بود تا مس رفسنجان بازی را واگذار کند و سپاهان به ۳ امتیاز ارزشمند برسد.
تمرینات فیزیوتراپی مدافع استقلال
مرادمند به بازی با گل گهر می رسد
محمد حسین مرادمند با وجود برخورد سختی که در بازی با ذوبآهن با یکی از بازیکنان حریف داشت و ران پایش با جراحت بسیار شدید مواجه شد به بازی در ترکیب استقلال ادامه داد تا مشخص شود او در سختترین شرایط نیز بنای تنها گذاشتن تیمش را ندارد.وضعیت مرادمند بعد از بازی با ذوبآهن اما وخیمتر شد به شکلی که پزشکان استقلال تصمیم گرفتند چند جلسه فیزیوتراپی را در دستور کار این بازیکن قرار دهند.
پزشکان این روزها به دقت وضعیت این مدافع را پیگیری میکنند تا او بازی با گل گهر را از دست ندهد. مرادمند در گفتوگوی کوتاهی که با ایران ورزشی داشت درباره تمرینات فیزیوتراپی خود گفت: «قدری احساس درد دارم که به تشخیص پزشکان باید کارهای فیزیوتراپی را ادامه دهم.
البته مشکلی برای بازی با گلگهر نخواهم داشت و به احتمال زیاد به این بازی میرسم.» مرادمند از وقتی بازیکنان جدید مجوز بازی گرفتند در ترکیب استقلال به طور ثابت در ترکیب تیمش بازی کرد. مرادمند که به لحاظ کیفی یکی از بهترین مدافعانی است که در سالهای اخیر به استقلال آمده میخواهد به همین روند ادامه دهد و در تمام بازیهای استقلال حضور داشته باشد. شاید تنها مسألهای که این بازیکن را تهدید کند مصدومیتهای احتمالی باشد؛ مانند بازی با ذوبآهن که حتی باعث شد او دقایقی از ترکیب استقلال بیرون بماند وگرنه مدافع جدید استقلال از لحاظ فنی در جایگاهی است که به نظر نمیرسد هیچیک از مدافعان استقلال توانایی گرفتن جای او را داشته باشند.
مرادمند حتی قابلیت دعوت شدن به تیم ملی را هم دارد و اگر به همین روند ادامه دهد به احتمال زیاد یکی از مدعوین خواهد بود و در لیست آتی تیم ملی حضور خواهد داشت.
یکی از ویژگیهای خوب مرادمند این است که اگر استقلال به روش 3 دفاع نیز تغییر وضعیت دهد او قابلیت بازی در این سیستم را هم دارد.
حاشیه های عجیب در آستانه انتخابات پزشکی - ورزشی
رایزنی مخفیانه برای یک نامزد خاص
رضا عباسپور @rez7462
سرانجام بعد از بلاتکلیفی یکساله فدراسیون پزشکی ورزشی برای مشخص شدن رئیس جدید این مجموعه تأثیرگذار در ورزش کشور، وزارت ورزش و جوانان روز 15 دیماه 99 را بهعنوان تاریخ قطعی برگزاری مجمع انتخاباتی این فدراسیون تعیین کرد؛ تاریخی که باعث شده تحرکات گروههای مختلف برای حمایت از گزینه مورد نظرشان بیشتر از قبل شود. در این بین نرسیدن مهرزاد خلیلیان به انتخابات فدراسیون معادلات خیلیها را برهم ریخت و حالا کاندیداهای مختلف برای خود شانس قائل هستند تا جایی که یکی از ضعیفترین گزینهها توانسته برای خود موقعیت پیدا کند و جالب است که حتی خود را به برخی مسئولان وزارت مرتبط میداند و در رایزنیهایش از حمایت آنها میگوید. شنیدهها حاکی از آن است همان گروهی که بهدنبال بازگرداندن خلیلیان بودند، در حال رایزنی برای جا انداختن یک نامزد دیگر هستند و تلاش میکنند نظر هیأتها را به سمت این نامزد جلب کنند؛ نامزدی که نهتنها در بین خانواده پزشکی ورزشی جایگاه و اعتباری ندارد، بلکه در فدراسیون المپیکی که از آنجا فعالیت پزشکی ورزشی خود را در ورزش آغاز کرده نیز رزومه و سوابق روشن و موفقی نداشته است. این موضوع در حالی عجیب است که این کاندیدای خاص از بین کاندیداهای نامآشنا و کارنامهدار انتخاب شده که سوابقشان بههیچوجه با سوابق و کارنامه او قابل مقایسه نیست. تماسهایی که این روزها برای حمایت از این کاندیدا از سوی برخی چهرههای نزدیک به مدیران وزارت گرفته میشود، حکایت از حمایت یکی از معاونان وزارت از این کاندیدا دارد و در این شرایط است که ابهامهای زیادی ایجاد شده است، بهطوری که واژه مهندسی کردن انتخابات، خیلی پررنگتر از قبل در ذهن تداعی میشود.
استفاده ابزاری از برندها برای جذب رأی
مجمع انتخاباتی فدراسیون پزشکی ورزشی طبق اعلام وزارت ورزش و جوانان قرار است روز ۱۵ دیماه برگزار شود. سعید کاظمی، غلامرضا نوروزی، محمدحسین پورغریبشاهی، حسین تامینیلیچائی، سیدحمید جمالالدینعزآبادی، داود باقری، فرزین حلبچی، کرمالله علیمرادی و سیدرضا میرابوطالبی 9 کاندیدایی هستند که تأییدیه نهایی را در نهادهای مرتبط گرفتهاند و قرار است در مجمع روز 15 دیماه برای نشستن روی کرسی ریاست پزشکی ورزشی در ساختمان خیابان ورزنده تهران با یکدیگر به رقابت بپردازند. البته این رقابت اگرچه نزدیک به یکسال با وقفهای طولانی و فرسایشی همراه بود، اما حالا که تکلیف و زمان برگزاری مجمع انتخاباتی یکی از مهمترین و کلیدیترین فدراسیونهای تخصصی ورزش کشور یعنی پزشکی ورزشی مشخص شده است، اغلب کاندیداها تلاش میکنند با متقاعد کردن رأیدهنگان حاضر در این مجمع شرایط را به نفع خود برای رئیس شدن تغییر دهند. یک نکته جالب توجه دیگر در این رقابت که بهواسطه طولانی شدنش حرف و حدیث و حواشی زیادی را نیز بهدنبال دارد، این است که شنیده میشود کاندیدای خاصی که بهدنبال اعمال فشار از موضع بالا روی هیأتهای استانی و رأیدهنگان است، سعی کرده با استفاده ابزاری از برخی چهرههای شاخص و اسم و رسمدار ورزش کشور، از آنها نیز بهعنوان یک اهرم جذاب و نسبتاً مؤثر دیگر برای جذب حداکثری آرای مجمع بهره ببرد. البته استفاده از قهرمانان و چهرههای شاخص برای کسب رأی در مجامع مختلف قطعاً جرم یا تخلف محسوب نمیشود، اما نوع و نحوه استفاده این کاندیدای خاص از چهرههای شاخص ورزشی بیانگر این است که بیش از جلب رضایت قلبی برندها در این پروسه سعی شده از آنها نیز بهصورت ابزاری و مقطعی بهرهبرداری شود.
میلان- لاتزیو، ساعت 23:15
رویای صدرنشینی در کریسمس
میلان مصمم است مانع از رسیدن یوونتوس به دهمین قهرمانی متوالی در لیگ ایتالیا شود و نخستین کار برای دستیابی به این هدف این است که امشب مقابل تیم رده هشتمی لاتزیو در آخرین بازی سال 2020 با یک نتیجه خوب صدرنشینیاش را تداوم بخشد. میلان که در 25 بازی آخرش -یعنی بعد از بازگشت از تعطیلی سه ماهه فصل قبل- شکست نخورده، تنها یک امتیاز بیشتر از اینتر دارد و صدای نفسهای تیم آنتونیو کونته را پشت سرش میشنود. اینتر آخرین بار در سال 2010 قهرمان شده و میلان سال بعدش؛ بعد از آن یوونتوس به هیچ تیمی مجال نداد.
استفانو پیولی مربی میلان درباره این بازی گفت: «ما یک بازی دیگر مقابل لاتزیو برایمان باقی مانده و باید بتوانیم به نخستین هدف خود که صدرنشینی در پایان سال است، برسیم. این به موفقیت ما در لیگ اروپا و صعود از مرحله گروهی اضافه میشود و بنابراین سال خیلی خوبی را پشت سر میگذاریم.»
زلاتان ابراهیموویچ به دلیل مصدومیت عضله پا برای ششمین بازی متوالی لیگ نمیتواند میلان را همراهی کند هر چند تیم پیولی ثابت کرده حتی بدون حضور تأثیرگذار این سوئدی 39 ساله هم میتواند برنده شود. بحران پیولی اما در خط میانی است، اسماعیل بن ناصر مصدوم و فرانک کسیه محروم هستند، ساندرو تونالی و آنته ربیچ هم وضعیت مبهمی دارند. پیولی ادامه داد: «دوست دارم گزینههای بیشتری داشته باشم اما مثل همیشه تلاش میکنیم از آنچه در اختیار داریم، بهترین بهره را ببریم. تیم همیشه در سختیها خودش را نشان داده با این حال با توجه به کمبود بازیکن، دیدار سختی داریم هرچند ذهنیت و کاراکتر درستی بر تیم حاکم است. با حریف سختی بازی داریم، باید زحمت بکشیم و نتیجه خوبی بگیریم و بعد هم از کریسمس لذت ببریم.»
میلان سابقه خوبی برابر لاتزیو دارد، این تیم در 16 بازی آخرش در لیگ مقابل حریف رمی حداقل یک گل زده است و در 29 تا از 30 بازی خانگی آخرش مقابل لاتزیو شکست نخورده هرچند در آخرین بازیاش در سنسیرو در آذر گذشته به لاتزیو باخته است.
هر دو تیم با بردهای روحیهبخش به این بازی میآیند؛ میزبان که با دو تساوی 2-2 مقابل پارما و جنوا روند فوقالعادهاش متوقف شد، در زمین تیم پرتلاش ساسولو به سختی 2 بر یک به پیروزی رسید در حالی که لاتزیو در استادیو المپیکو به برد آسان 2 بر صفر برابر ناپولی دست یافت. آخرین دیدار دو تیم در تیرماه بود که میلان در رم به پیروزی 3 بر صفر دست یافت. در مجموع میلان در 54 بازی قبلی با لاتزیو 24 برد و 20 تساوی داشته و لاتزیو 10 برد به دست آورده با 57 گل زده و 83 گل خورده.
تیم سیمونه اینتزاگی در این فصل به شدت بیثبات بوده هر چند پیروزی اخیر برابر تیم جنارو گتوزو تواناییشان را نشان میدهد. این تیم در سفر به میلان چهار بازیکن خود را به خاطر مصدومیت در اختیار ندارد، محمد فارس، لوکاس لیوا، سناد لولیچ و سیلویو پروتو. انگیزه لاتزیو برای پیروزی در این دیدار اگرچه به اندازه میلان قوی نیست اما این تیم هم میتواند با پایان دادن به روند شکستناپذیری میلان خودش را به جایگاه سهمیههای اروپایی برساند اما قبل از آن باید به فکر ترمیم دفاع خود باشد که در 13 بازی 20 گل خورده، درست به اندازه گلهای زده این تیم. اتکای خط حمله لاتزیو به چیرو ایموبیله، آقای گل فصل قبل سری A است که بعد از سپری کردن دوران قرنطینه در اوایل مهر، 12 گل برای این تیم زده که از چهار بازی خارج از خانه آخرش 10 امتیاز به دست آورده است.
لاتزیو با تیمی محدود در دو جبهه میجنگید و با این وجود توانست از مرحله گروهی لیگ قهرمانان عبور کند هرچند در یکهشتمنهایی با مدافع عنوان قهرمانی، بایرنمونیخ روبهرو میشود.
ذوبآهن تیمی که نمیبرد
سه خوان امیر قلعهنویی
عرشیا یاری
فصل گذشته و بعد از باخت به استقلال در تهران بود که مدیران باشگاه گلگهر سیرجان خیلی زود عذر وینکو بگوویچ را خواستند. مربی کروات که با این تیم به لیگ برتر صعود کرده بود فکرش را هم نمیکرد که فقط شش بازی به او فرصت بدهند. اما کسب سه تساوی متوالی در سه هفته اول و سه شکست پشت سر هم باعث شد تا سیرجانیها سراغ گزینههای دیگری بروند که در نهایت با مجید جلالی به توافق رسیدند.
اما الان شرایط گلگهر نسبت به لیگ نوزدهم بسیار متفاوت است. امیر قلعهنویی وقتی به عنوان سرمربی انتخاب شد با جذب بازیکنانی همچون علیرضا حقیقی، آرمین سهرابیان، علیاصغر عاشوری، سعید صادقی، علیرضا علیزاده، محسن کریمی، میلاد زکیپور، حفظ بازیکنانی مثل منشا، زندهروح، شاکری و برزای از گلگهر تیمی ساخته که دیگر نشانی از یک تیم در حال سقوط ندارد. البته از تیم با امکاناتی چون گلگهر هم همین انتظار میرود.
حال این تیم با چهار پیروزی، دو شکست و یک تساوی به لطف بازی کمتر پرسپولیس در صدر جدول قرار دارد. امیر قلعهنویی بعد از دو شکست مقابل پیکان و صنعتنفت آبادان با پیروزی مقابل شهرخودرو خیلی زود تیمش را جمع کرد. او سه بازی فوقالعاده حساس پیش رو دارد که اولین آن با ذوبآهن (تیم سابقش) است. آنها در هفته اول سپاهان را شکست دادند و حالا برای دومین تقابل با یک تیم اصفهانی دیگر آماده میشوند. حریف گلگهر تا امروز پیروزی نداشته و رحمان رضایی (سرمربیاش) به همین دلیل تحت فشار است. این مسابقه میتواند یکی از سختترین بازیهای سیرجانیها باشد.
اما بعد از این بازی آنها در دو بازی متوالی میزبان سرخابیها خواهند بود. بازیهایی که برای او و البته هواداران گلگهر با تمام بازیهای لیگ متفاوت است. امیر قلعهنویی هر چقدر هم بگوید که این دو بازی با بازیهای دیگر تفاوتی ندارد، اینگونه نخواهد بود. مصاف او با استقلال و کادرفنیاش (محمود فکری، صمد مرفاوی، پرویز مظلومی، حنیف عمرانزاده و آرش برهانی) به خودی خود حساسیت بازی را دو چندان میکند. یک بازی تمام آبی که بیشک یکی از مهمترین بازیهای لیگ خواهد بود و اگر تماشاگران اجازه حضور در ورزشگاهها را داشتند، استادیوم امام علی (ع) سیرجان پر میشد. درباره این بازی و تقابلهایش میتوان مطالب بسیاری نوشت که به طور حتم تا آن روز و شرایطی که دو تیم به دست میآورند، نگاهها حساستر میشود.
خوان سوم قلعهنویی بازی با پرسپولیس است که احتمالاً تا آن روز دربی تهران را هم پشت سر گذاشته و شرایط روحی روانیاش قطعاً به نتیجه شهرآورد بستگی خواهد داشت. تقابل سرمربی سیرجان با پرسپولیس در قالب هر تیم و باشگاهی که باشد، حساسیت بسیار زیادی دارد.
این سه بازی برای قلعهنویی فوقالعاده اهمیت دارد و نتایج آن حتی میتواند معادلات در صدر جدول را به هم بزند. تیم سیرجانی این روزها همه امیدش در خط حمله را به پاهای گادوین منشا دوخته و خوب میداند حفظ آمادگی نفرات اصلیاش در این سه بازی تا چه اندازه اهمیت دارد.
تیم گلگهر در هر بازی گل زده که این نشان از تمایل و اشتیاق آنها به بازی هجومی دارد. البته آنها فقط در دو بازی دروازهشان را بسته نگه داشتهاند. به هر حال قلعهنویی مثل همه مربیان بازی به بازی جلو میرود اما همانطور که اشاره شد برای او سه بازی پیش رو اهمیت بسیاری دارد و باید دید از این 9 امتیاز چند امتیاز را به اندوختههایش اضافه میکند.
تارتار: نبود VAR به فوتبال ما لطمه وارد میکند
مهدی تارتار سرمربی پیکان در مورد بازی این هفته تیمش مقابل سایپا میگوید: «این فصل نتایجی رقم میخورد که نشان میدهد خیلی بین تیمها اختلاف وجود ندارد. شاید از نظر هزینه اختلاف بین تیمهای لیگ برتری زیاد باشد، اما میبینیم خیلی اختلاف سطح فنی وجود ندارد. البته با اضافه شدن مربیان جوان، این اختلاف به حداقل رسیده است. مربیان با توجه به داشتههایی که در اختیارشان است تاکتیک خود را تعیین میکنند. یکسری تیمها خوب دفاع میکنند، یکسری خوب پرس و یکسری تیمها برنامههای هجومی خوبی دارند. این جای خوشحالی دارد که کارهای تاکتیکی در لیگ ما زیاد شده و امروز هم با تیم سایپا بازی داریم که هم جوانهای خوبی دارد که این فصل با تجربه شدهاند و هم ابراهیم صادقی، پیروز قربانی و کادرفنی این تیم تجربه کسب کردهاند و تیم بهتری شدهاند. سایپا بازیکنان خوبی هم جذب کرده و فصل بهتری را دنبال میکند. ما با توجه به اینکه هفته گذشته شکست بدی را متحمل شدیم، مصمم هستیم و بچههای تیم هم کاملاً واقف هستند که نباید در جدول شرایط بدی پیدا کنیم و با احترام به تیم خوب سایپا هر طور شده باید امروز 3 امتیاز را به دست بیاوریم.» سرمربی پیکان در رابطه با اینکه تقابل با سایپا دربی خودروسازان است که میان مدیران دو کارخانه اهمیت ویژهای دارد، توضیح میدهد: «تاکنون که چیزی به ما نگفتهاند و مهم این است سه امتیاز بازی را با توجه به شکست هفته قبل کسب کنیم.» مهدی تارتار درباره اعتراض زیاد به عملکرد داوران از سوی نیمکت تیمها میگوید: «قبل از بازی با استقلال گفتم راه مقابله با این همه اعتراض برخورد شدید است. جمع نمیبندم، اما متأسفانه در کشور ما حتماً باید زور بالای سرمان باشد. از همه مهمتر ورود VAR به کشور است، چون آدم به شک میافتد که چرا مسئولان به فکر این مسأله نیستند و آدم واقعاً به شک میافتد. اگر همه باشگاهها را الزام کنیم، فکر نمیکنم هزینه زیادی هم داشته باشد. اعلام کنند از نیم فصل یا فصل بعد، همه باشگاهها زیرساختها و امکانات را فراهم کنند و این مشکل از بین برود. کدام نیمکت با این شرایط شلوغ خواهد کرد؟ این مشکل با ورود VAR حل میشود و ما در حال عقب ماندن از سایر کشورها هستیم. اشتباهات هم از نبود همین امکانات است.» تارتار در مورد استفاده از VAR در بازی پرسپولیس و اولسان هیوندای ادامه میدهد: «ببینید واقعاً VAR تأثیرگذار بود و تیم داوری از اتاق VAR پنالتیها را اعلام کرد و داور مسابقه هم مجدداً بررسی کرد. در کشور ما هم این اتفاقات میافتد و اشتباهات داوری در برنامههای تلویزیونی مشخص میشود. در بازی پرسپولیس هم من معتقدم مهدی شیری با توجه به احساس مسئولیتش این کار را ناخودآگاه انجام داد و وقتی در کشور ما این اتفاقات میافتد و نتایج دلخواه به دست میآید، در آسیا هم دچار اشتباه شدیم و نبود VAR به فوتبال ما لطمه وارد میکند.»
چرا جایزه ناصر حجازی؟
سوژه
حجت نظری
بنیانگذار جایزه حجازی
جوایز متعددی در جهان وجود دارد که به منظور بزرگداشت یک چهره علمی، ادبی، هنری، ورزشی و ... که شناخته شده است، برگزار میشود. و حتی جوایزی نظیر نوبل در خارج از کشور و گلشیری و ... در داخل نیز از همین جنس هستند. جایزه ناصر حجازی نیز با همین رویکرد بنیانگذاری شد و تاکنون موفق شدیم با حمایت خانواده ایشان دو مرحله از این جایزه را برگزار کنیم و در تلاشیم تا علیرغم تمام سختیهایی که وجود دارد این جایزه را در سالهای آتی نیز برگزار کنیم. جایزه حجازی البته بیش از آنکه به رشته ورزشی یا تیم ناصر حجازی معطوف باشد به فرهنگ، مرام و مسلک حجازی مرتبط است.
از این رو برگزیدگان آن نیز نه در ارتباط با ورزش بلکه با شاخصهایی نظیر مردمی بودن و دغدغه مردم داشتن، حقگویی و حقخواهی، فعالیت داوطلبانه و انساندوستانه و نظایر آن سنجیده میشوند. این جایزه که شامل تندیسی از ناصرحجازی است در بخشهای عکس، خبر، هنر و ورزش به برگزیدگان اهدا شده و یک بخش ویژه هم دارد که در واقع همان جایزه ویژه حجازی است. جایزه ویژه نیز در هر دوره به یک نفر و عمدتاً افرادی تعلق میگیرد که در حوزهها و شاخههای مختلفی فعالیتهایی همراستا با مرام و مسلک ناصرحجازی داشتهاند. دومین مرحله از این جایزه دوشنبه شب برگزار شد و متأسفانه به دلیل شرایط کرونا امکان حضور بسیاری از میهمانان و البته مردم عزیز فراهم نشده و مراسم به شکل آنلاین از فضای مجازی پخش شد. در این مراسم از دو پیشکسوت عرصه ورزش یعنی مرحوم منصور پورحیدری و جعفرکاشانی هم تقدیر شد. ما در نظر داریم تا در کنار معرفی برگزیدگان که از سوی یک هیأت انتخاب و در طول چندین ماه انتخاب میشوند، در هر دوره برای یک یا دو تن از بزرگان کشورمان در عرصههای مختلف هنری، ورزشی و ... بزرگداشت برگزار کنیم و در واقع نام ناصرخان حجازی بهانهای خواهد شد برای بزرگداشت دیگر بزرگان کشورمان. در پایان هم لازم میدانم یک نکته را مورد تأکید قراردهم که جایزه حجازی به هیچ عنوان ارتباطی با حضور بنده در هیأت مدیره استقلال نداشته و ریالی از این تیم صرف برگزاری این مراسم در هیچ دورهای نخواهد شد. در تلاشیم تا به زودی بنیاد ناصرحجازی نیز تشکیل شود تا در تمام طول سال بتوانیم اقداماتی را برای پیشبرد اهداف و در راستای میل مرحوم حجازی که همان خدمت به مردم بود، انجام دهیم.
بازگشت اسماعیلی بعد از دلجویی از مددی
فرشید به طور حتم جریمه میشود
مهدیه دریابیگی
فرشید اسماعیلی هافبک استقلال که به دلیل اعتراض شدید به احمد مددی، مدیرعامل باشگاه استقلال در یکی از تمرینات، از حضور در تمرینات از سوی کادر فنی محروم شده بود، اجازه حضور در تمرینات را پیدا کرد. در حالی که اسماعیلی چند دیدار استقلال را در هفتههای اخیر از دست داده، در جلسه کمیته انضباطی باشگاه شرکت و از مددی عذرخواهی کرد. قرار است رأی کمیته انضباطی در خصوص رفتار اسماعیلی به زودی اعلام شود تا این بازیکن بتواند در ترکیب تیم به میدان برود. بر همین اساس اسماعیلی بعد از جلسه کمیته انضباطی باشگاه و عذرخواهی از مددی، دیروز به تمرینات استقلال بازگشت. این برای نخستین بار نیست که فرشید اسماعیلی با مدیران باشگاه استقلال بگو ومگو میکند. فرشید در این کار ید طولایی دارد و هر بار بعد از اعتراض هم تاوان داده است اما این بار با اعلام باشگاه استقلال پای دو میلیارد و نیم وسط بود، توقع مالی این بازیکن که استقلالیها را شاکی کرد. این در حالی است که خود اسماعیلی حرفهای دیگری برای گفتن داشت اما وقتی صدای یک بازیکن بالا میرود و به مقامات یک باشگاه توهین میکند، باید جوابگو باشد و اسماعیلی تاوان کار خود را داد.
این بازیکن نه میتوانست در تمرینات شرکت کند و نه جایی در بین بازیکنان برای بازی کردن داشت اما از قرار معلوم مددی تصمیم گرفت که به محرومیت این بازیکن پایان داده و او را به تمرینات برگرداند. فرشید اسماعیلی به لحاظ فنی بازیکن خوبی است اما اعتراضات او به کادرفنی و مسئولان استقلال همیشه برای او دردسرساز شده است و این بازیکن باید بداند در کنار مسائل فنی، مسائل اخلاقی هم از ملزومات است. استقلال در بازی بعدی خود باید به مصاف گل گهر سیرجان برود.
تیمی که سرمربی از جنس استقلال دارد و این مسأله همیشه حساسیت کار را دوچندان میکند. قلعهنویی به همراه تیمهایی که هدایت آنها را در اختیار داشته در صدر جدول بوده و برای تیمهای صدرنشین یک رقیب جدی است. فکری که زمانی شاگرد قلعهنویی بوده است، این بار باید در قامت یک مربی رودرروی او قرار بگیرد و به طور حتم کار او سخت خواهد شد اما به طورحتم مقابل گل گهر سیرجان نمیتواند از فرشید اسماعیلی در ترکیب ثابت استفاده کند چرا که این بازیکن به دلیل محرومیت و مصدومیت مدت طولانی در کنار استقلالیها نبوده است و شرایط حضور صد درصدی را در ترکیب ندارد. بازیکنانی مثل فرشید اسماعیلی که از نظر فنی در شرایط خوبی قراردارند نباید طوری رفتار کنند که به دلیل مسائل اخلاقی از شرایط بازی کردن دور باشند. دوری از شرایط مسابقه به طورحتم به نحوه عملکرد بازیکن لطمه میزند. اسماعیلی به عنوان بازیکن قدیمی استقلال میتواند این روزها بازوی فکری باشد و به استقلال در طول فصل کمک کند.
باقری: بازیکنانمان خوب یاد گرفته اند
چرا که نه باز هم به فینال میرسیم
گفت و گو
ناصرقراگزلو
کریم باقری یکی از مربیان پرسپولیس و یکی از اسطورههای این باشگاه همیشه خیلی راحت و فوتبالی موارد فنی و حواشی مربوط به تیمش را حلاجی میکند. در شرایطی که صحبت کردن از اتفاقات فینال برای اعضای تیم پرسپولیس بسیار دشوار است آقا کریم درباره افق پیش روی تیم امیدوارانه حرف میزند. در خصوص شکست در فینال آسیا و بازیهای پیش روی پرسپولیس در لیگ مصاحبهای اختصاصی با کریم باقری داشتیم که در ذیل از نظرتان میگذرد.
چرا به شکلی عجیب در حالی که در بهترین زمان ممکن به گل رسیدید برتریتان را خیلی راحت از دست دادید، منتقدان معتقد بودند که اولسان را بیش از حد بزرگ کرده بودید و توانایی خودتان را خیلی باور نداشتید؟
بازیکنان ما با سختیها و همه کم و کاستیهایی که وجود داشت به فینال رسیدند. در فینال هم بازی خوبی را ارائه دادند و تا سر حد جانشان تلاش کردند. در مورد بزرگ کردن اولسان هم من نمیدانم کی اولسان را بزرگ کرده بود چون به هر حال همه دیدند که اولسان تیم خیلی خوبی بود و به عنوان بهترین تیم شرق از آن طرف بالا آمده بود و اگر تیم خوب و قوی نبود که نمیتوانست در بین آن همه تیم شرقی بالا بیاید و به فینال برسد. ما اولسان را خیلی خوب آنالیز کرده بودیم و به گل هم رسیدیم اما بالاخره در فوتبال گاهی اتفاقاتی رخ میدهد که غیر قابل پیشبینی است و کمتر کسی فکرش را میکند. روی دو اتفاق دو گل از روی دو پنالتی دریافت کردیم و فوتبال واقعاً روی بد خودش را به ما نشان داد. تیم ما هم در عین شایستگی نتیجه را واگذار کرد و باخت. پرسپولیس مستحق قهرمانی و کسب جام بود و بازیکنانمان هم همه تلاششان را انجام دادند و تا ثانیه آخر جنگیدند اما متأسفانه گاهی در فوتبال هر چه تلاش میکنید به حقتان نمیرسید و متأسفانه این مهم این بار در فینال برای ما رقم خورد.
اما هواداران پرسپولیس از شکست تیم محبوبشان ناراحتند و معتقدند تیمشان بهترین فرصت برای قهرمانی آسیا را که نصیبش شده بود به راحتی از دست داد!
بازیکنان ما با انگیزه بسیار بالا و تلاش زیاد همه زحمت خودشان را کشیدند و هر چه در چنته داشتند رو کردند اما متأسفانه برد در فینال و قهرمانی قسمت ما نشد. شاید الان هم که با شما صحبت میکنم کمی دیر شده باشد اما با وجود این باز هم از هواداران عزیزمان عذرخواهی میکنم که نتوانستیم برایشان جام بیاوریم.
اما دو بازیکن خوب و زحمتکش تیم دو خطای پنالتی را مرتکب شدند که شاید آن خطاها در آن شرایط لزومی نداشت!
به هر حال شرایط بازی و تحت فشار ممکن است اتفاقاتی غیر قابل پیشبینی رخ دهد و دو بازیکن ما هم که خطای پنالتی مرتکب شدند قطعاً نمیخواستند آن خطاها را مرتکب شوند اما در شرایط سخت فینال آن دو پنالتی رخ داد.
اما این واقعیت هم وجود دارد که دیگر شاید به فینال نرسید یا حداقل شانس قهرمانی در آسیا را کسب نکنید.
تیم و بازیکنانی داریم که در این چند ساله خوب یاد گرفتهاند وقتی زمین خوردند چگونه دوباره بلند شوند و قامتشان را راست کنند و ما به توانایی تیممان اطمینان داریم و مطمئنم با شخصیتی که پرسپولیس از آن بهره میبرد دوباره فرصت قهرمانی و فینالیستی نصیب ما خواهد شد.
در حال حاضر در بعضی از پستها دچار کمبود هستید. با این شرایط نگران ادامه لیگ نیستید؟
ما در شرایط خاصی قرار داشتیم و تا جایی که میتوانستیم و شرایطمان اجازه میداد قبلاً بازیکن گرفتیم اما با شرایطی که پیش آمده و وجود دارد باید از داشتههایمان استفاده کنیم و تا نیم فصل با شرایطی که داریم پیش برویم و برای قهرمانی و پیش بردن اهدافمان بجنگیم چون تا نیم فصل نمیتوانیم بازیکن جدیدی اضافه کنیم و باید از موجودیت بازیکنان فعلیمان بهترین استفاده ممکن را ببریم.
برای دیدار مقابل نساجی در زمین چمن مصنوعی نامناسب استادیوم شهید وطنی نگرانی از رویارویی مقابل نساجی در آن شرایط خاص ندارید؟
بالاخره این شرایط هست و وجود دارد و کاریاش هم نمیتوان کرد و ما طبق برنامه و آنالیز دقیق باید برویم و سعی کنیم بهترین بازی ممکن را انجام دهیم و انشاءالله با سه امتیاز برگردیم.
محمد انصاری برگشته و توانایی بازی نود دقیقهای را دارد؟
بله، خوشبختانه محمد برگشته و دو هفته است که کنار تیم تمرین میکند و هر زمان که سرمربی صلاح دانست میتواند تیم را همراهی کند. البته حالا شاید در اولین بازی شرایط بازی نود دقیقهای را نداشته باشد اما حتماً میتواند کم کم با شرایط خوب برای نود دقیقه بازی هم تیم ما را همراهی کند.
برای چند بازی اخیرتان برنامه خیلی فشردهای تا دربی دارید. با برنامهریزی اخیر دچار مشکل نمیشوید و نگران دربی نیستید؟
ما فعلاً فقط به بازی با نساجی و نتیجهگیری مقابل این تیم فکر میکنیم و فعلاً اصلاً به دربی فکر نمیکنیم و حتماً وقت دربی هم که نزدیک شد راجع به آن بازی هم فکر میکنیم و برنامهریزی لازم را انجام میدهیم.
عیسی آلکثیر محروم شد و کنفدراسیون فوتبال آسیا با وجود نامه دادگاه عالی ورزش برای بازنگری به پرونده عیسی برای حضور در فینال هیچ ترتیب اثری به نامه CAS نداد. فکر نمیکنید بعضی دستهای پشت پرده هم در کار بوده که پرسپولیس قهرمان نشود؟
هر چه بود تمام شد و رفت. به نظرم هر اتفاقی که افتاده ما دیگر نباید آن را دنبال کنیم و دنبال بهانه و دستهای پشت پرده و از این قبیل موارد نباشیم. تیم ما شخصیت خوب و بالایی دارد. انشاءالله خیلی زود دوباره مهیا میشویم و بهترین نمایشها را ارائه میدهیم و با نتایج خوب دوباره همه نگاهها را معطوف به پرسپولیس و قدرتش میسازیم و خودمان را به عنوان مدافع عنوان قهرمانی و شانس اول این عنوان مهم مطرح میسازیم.
به عنوان سؤال آخر از لحظهای که مسجل شد جام از دستتان رفته و حس و حال خاصتان میخواهیم در آن دقایق جویا شویم.
فضای سنگینی بود و همه واقعاً خیلی ناراحت بودیم اما در فوتبال همه این موارد وجود دارد و کاری هم نمیتوان انجام داد.
فلسفه آلمانی در اردوی پرسپولیس
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
تنها چند روز بعد از فینال لیگ قهرمانان آسیا که یادآوریاش برای پرسپولیسیها چیزی جز حسرت و یأس به همراه ندارد، امید، خنده، روحیه بالا -یا هرچیزی که میخواهید اسمش را بگذارید- به اردوی پرسپولیس بازگشته. عکس بالا هم چیزی جز این نمیگوید. آنقدر خودش حرف دارد که میشود برایش تیتر زد: «بدون شرح» و آنقدر سوژه جالبی است که نمیشود به راحتی از خیرش گذشت.
مشهور است که پس از قهرمانی لیورپول در فینال لیگ قهرمانان اروپای 2019، یورگن کلوپ از باشگاه خواست که در شروع فصل جدید از جام قهرمانی در آنفیلد رونمایی نکنند چرا که این جام به گذشته تعلق داشت. یورگن کلوپ که همین هفته پیش برای دومین بار پیاپی لقب بهترین مربی سال را از آن خود کرد همواره به بازیکنانش میگوید به گذشته توجهی نداشته باشند. چه گذشتهای که با پیروزی همراه بوده و چه گذشتهای که با شکست و باخت گره خورده. اسون بندر، هافبک سابق دورتموند یک بار در این رابطه گفته بود: «ما یاد گرفتیم که کاملا در لحظه باشیم، فقط بازی به بازی فکر کنیم.» این روحیه البته تنها به کلوپ اختصاص ندارد و به نوعی برگرفته از فرهنگ آلمانیست که این روزها مربیان و سبک فوتبالش تمام دنیای فوتبال را به تسخیر خود درآورده. آلمانیها از بعد از جنگ جهانی دوم به این نتیجه رسیدند که باید گذشته خود و اتفاقاتی که مابین جنگ جهانی اول و دوم رخ داد را به طور کامل پشت سر بگذارند و به سمت آینده بروند. به قول سپ هربرگر، مربی قهرمان جام جهانی 1954: «پس از بازی همان پیش از بازی است.» کلوپ وقتی به بندر لیورپول رفت میدانست که با باشگاهی طرف است که گذشته با شکوهی دارد اما همواره سعی کرد به بازیکنان و مدیران تیمش بگوید «گذشته مهم نیست». وقتی سال گذشته لیورپول بعد از ۳۰ سال قهرمان لیگ برتر شد مطلبی برای سایت فوتبالتریبون نوشت که بازتاب کاملی از این طرز تفکر بود. او خاطره جالبی از سال ۲۰۱۱ تعریف میکند. اینکه قبل از بازی حساس با بایرن مونیخ فیلم راکی را برای بازیکنان دورتموند پخش میکند تا آنها متوجه باشند باید مثل قهرمان فیلم، بر محدودیتهای تیمشان غلبه کنند و به سراغ غول لیگ بروند. چند دقیقه بعد از پخش فیلم متوجه میشود این ابتکار عملش هیچ شوقی را در بازیکنان بوجود نیاورده. چون آنها اساساً قهرمانی به نام راکی را نمیشناختند! خودش داستان را شیرین تعریف میکند: «تمام سخنرانی من بیمعنی بود! این مهمترین بازی فصل بود. شاید مهمترین بازی در دوران حرفهای بعضی از بازیکنان. و سرمربی داشت 10 دقیقه در مورد تکنولوژی شوروی و سیبری صحبت میکرد!
این یک داستان واقعی است. این اتفاقی است که دقیقاً در زندگی رخ میدهد. ما انسان هستیم. گاهی اوقات باعث شرمندگی خودمان میشویم. فکر میکنیم در حال ارائه بزرگترین سخنرانی تاریخ فوتبال هستیم و در واقع، داریم در مورد یک چیز بیربط حرف میزنیم. اما روز بعد دوباره بلند میشویم و دوباره ادامه میدهیم. میدانید عجیبترین بخش این داستان کجاست؟ صادقانه بگویم نمیتوانم با اطمینان بگویم که ما آن بازی را بردیم یا باختیم. کاملاً مطمئنم که این صحبتها را در سال 2011 انجام دادم، قبل از پیروزی 3-1 و این داستان، ما را خیلی بهتر میکند! اما 100 درصد مطمئن نیستم. این موضوعی در فوتبال است که بسیاری همیشه درک نمیکنند. اینکه نتایج را فراموش میکنید. همه را با هم قاطی میکنید. اما آن بچهها، آن لحظه در زندگیام و این داستانهای کوچک… اینها را هرگز فراموش نخواهم کرد.» همه اینها را نوشتم که بگویم نتایج میآیند و میروند اما چیزهای دیگری هستند که بیشتر در ذهن میمانند. در ایران همیشه گفته میشود که همه چیز فراموش میشود و فقط نتیجهها در ذهنها میمانند اما واقعیت اینطور نیست. وقتی به پرسپولیس سال ۲۰۱۸ فکر میکنیم فقط باختشان در فینال مقابل رقیب ژاپنی جلوی چشممان نمیآید. به این فکر میکنیم که پرسپولیس با دستانی کاملاً بسته به بازی نهایی رسید. در مورد فینال امسال هم داستان متفاوت نیست. پنجره نقلوانتقالاتی باشگاه بسته نبود اما شاید اگر بسته بود اتفاقات بهتری میافتاد و دستکم این همه ستاره در ابتدای فصل از تیم جدا نمیشدند. پرسپولیس و هوادارانش باید از اتفاقات روز شنبه ورزشگاه الجنوب قطر گذر کنند و عکسهایی که دیروز از تمرینات پرسپولیس منتشر شد نشان دهنده این بود که این اتفاق در کمپ تیم رخ داده است. برای پرسپولیس گذشته نباید مهم باشد، حتی به آینده هم نباید فکر کند. فعلاً مهمترین چیز بازی بعد و بعد بازی بعدتر و سپس بازیهای بعدی است. سید جلال و یارانش دیروز به خوبی نشان دادند که به این نکته آگاهند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر